رو به بهار ایستادهایم، پنجرهی دل را گشودهایم تا بهار گذرِ عمرمان را بنوازد. مرور تقویم سال پیش مروری است تلخ با طعم شیرین. امید است سال پیش رو چو پار نباشد. با این آرزو زندهایم در کنار بهار، اما دل زمستانی است. سالی دیگر از عمر پیرتر شدیم. به فرمودهی شاعر، سپیدی مو را رایگان نمیدهد روزگار. قلم علاقه مند است جز شادی یادی از غم و اندوه نکند، اما نمیتوان از رنج و وضعیت معیشتی مردم، فقر، بیعدالتی، بیکاری و بحران کولبران و بیکفایتی مدیران اقتصادی این کشور ننوشت و نگفت در ایران چهار فصل و این همه ثروت و سامان، شادیهای مردم به غم و اندوه تبدیل شده و فقر جامعهی ما را آلوده کرده است و ما جز غم و اندوه و اظهار همدردی چیزی دیگر سراغ نداریم. حضرت حافظ میفرماید؛
ناصحم گفت که جز غم چه هنری دارد عشق گفتم ای ناصح غافل چه هنر بهتر از این
سال ۱۳۹۶ سالی با تحولات و حوادث گوناگون به پایان رسید. با گذر و نظری به تحولات سال گذشته و فاجعهی دردناک زلزلهی استان کرماشان و مناطق سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، ازگله و جوانرود که زخمی عمیق در دل و درون همهی انسانهای این سرزمین نشاند و تا به امروز هم این غم و اندوه همچنان در دل و درونمان جولان میدهد. ایثار و همکاری و همدردی غیر قابل تصور اهالی ایران زمین به ویژه هم زبانان رنج دیدهی استان کرماشان و کوردستان و آذربایجان غربی و ایلام در کنار ساکنان جنوب و شمال کوردستان و غربت اروپا جای ستایش و تقدیر دارد. رنج و مصیبتهای این سال انگار چند سال بود. این سال ۱۳۹۶ از پنجرهی چشمانمان در مبارزه با کمرنگ شدن یادها و نامها به مواردی از آنها پرداختیم تا در ضمیر تاریخ جایی برایشان دست و پا کنیم.
با گذری بر سال ۱۳۹۶، به عنوان سالی تاریخی برای کوردستان از میان رویدادهای این سال دو مورد از نقشآفرینی ماندگار شهر سنندج را برگزیدهام که کهن دیار کوردستان «شارهکهم سنه» خالق آنهاست.
۱- انتخابات ریاست جمهوری و حضور مردم این شهر در این انتخابات
در سال ۱۳۹۶ برای بار دوم مردم این سرزمین پای صندوقهای رأی رفتند تا رئیس جمهوری را برای اجرای قانون اساسی، عدالت اجتماعی و دیده شدن همهی مردم ایران و ایرانی برای همهی ایرانیان انتخاب کنند. مردم کوردزبان ایران در این نقشآفرینی سرنوشت ساز در سپهر سیاسی ایران با شرکت در انتخابات، رسم هموطنی را به جای آوردند تا آرای آنها در انتخاب رئیس جمهور روحانی معنادارتر از گذشته باشد و سنندج به مانند همیشه سرآمد این نقشآفرینی، انتخابات و نماد مبارزهی مدنی بود. با کمال تأسف مافیای قدرت و ثروت و ژنهای برتر در تهران صندوقهای رأی این مردم صمیمی را ندیدند و در غوغاسالاری شعارهای استتار شدهایی به نام اصلاحات و اعتدال برای چندمین بار آن را به تاریخ سپردند. این بیعدالتی و فخرفروشی و نادیده انگاشتن آرای کوردها و اهل سنت بار دیگر گسلهای نارضایتی را به حرکت درآورد و شکافها را عمیقتر کرده و نقشآفرینی مردم مناطق کوردنشین و اهل سنت در تحولات سیاسی این سالهای ایران را قربانی بدعهدیها و خلف وعدهها کرد و مشروعیت کاسبان القاب و شعار را زیر سؤال برد. این رفتارهای غیردمکراتیک به نام و نمایندگی جمهوری اسلامی این پیام را به مردم داد تا در فردای تاریخ و انتخابات، مردم کوردزبان و اهل سنت از این عناوین فریب دهنده عبور کرده و در جهت تحقق مطالبات خویش با فراست و هوشیاری سیاسی به انتخابات بنگرند.
با این عملکرد و کم لطفیِ دولتهای یازدهم و دوازدهم، مردم ما از این بازیهای سیاسی و بیتوجهی آنها به ماده ۱۹ قانون اساسی و دهها ماده دیگر و این همه سفارش و رهنمود رهبران کشور در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی درس گرفتند و به حافظهی تاریخی خود سپردند تا در تحولات سیاسی آینده، هیچگاه به فتوکوپی ناخوانا و سیاه انتخاباتچیها اعتماد ننمایند و در آیندهی رقابتهای سیاسی و انتخاباتهای آینده حافظهی تاریخی را در بزنگاه انتخاب به فراموشی نسپارند و در برابر ترویج واگرایی و مخدوش نمودن منافع ملی و به حاشیه راندن این مردم شریف در تحولات سیاسی ایران قرائتی متفاوت داشته باشند و به مسئولان اجرایی کشور هشدار دهند تا این خطاهای تاریخی را تکرار نکنند و از تاریخ درس بگیرند که شناسنامهی ایران بدون کوردستان مخدوش میباشد و ایران ملک مشاع همهی ایرانیان است.
۲- رفراندوم برای استقلال کوردستان و نگاه سنندج به آن
در پاییز تاریخی سال ۱۳۹۶ مردم کوردستان در عراق در روندی دمکراتیک رفراندوم برای استقلال کوردستان را وارد بازی سیاسی و دمکراسی در عراق نمودند و از طریق آرای مردم، رفراندوم برای استقلال کوردستان را برگزار نمودند و از گذشته و کشور عراق، سرزمین حکومتهای مستبد عبور کرده و به شناسنامه عراقی بودن خود خط بطلان کشیدند و رأی خود به استقلال کوردستان را اعلام نمودند. مسعود بارزانی رهبر حکیم کوردستان در پلاتفورمی زیرکانه و با فرهمندی و هوشیاری سیاسی به همهی مخالفین رفراندوم نه گفت و دستور برگزاری رفراندوم را صادر کرد تا به مدعیان حقوق بشر و دمکراسی غربی و در رأس آنها آمریکا و کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه ثابت کند که آنان نه به حقوق بشر اعتقاد دارند و نه مسلمانی را به خوبی رعایت میکنند.
به هر حال کوردها برای همیشه به روی انفال و شیمیایی و سیستمی دیکتاتوری به نام سلطهی عراق و بغداد خط بطلان کشیدند و رفراندوم برای استقلال کوردستان را به عنوان سندی حقوقی و بینالمللی برای فردای کوردستان در جهان تثبیت نمودند. با کمال تأسف در کنار این رفراندوم بزرگ در مسیر استقلال کوردستان، بار دیگر خنجر خیانت از پشت کرکوک، کوردستان را برای هیچ فروخت و لکه ننگی در تاریخ به گذشتهی تاریک خود افزود و …
کرکوک فروشانِ تاریخ، آنچنان فضای سیاسی کوردستان را آلوده کردهاند که قلم ما را در نگاه به درگذشت شادروان مام جلال و زنده یاد کاک نوشیروان مصطفی با آن همه خاطرات و یادها، دچار تردید کرد که در یاد و نبودنشان در تاریخ کوردستان در سال ۱۳۹۶ قلم برایشان حرکت نکند و …. این بازیگران خیانت مقدس آرای ۹۲ درصدی مردم کوردستان و تاریخ و مبارزات ملت و افکار عمومی ۴۰ میلیون کوردزبان در خاورمیانه را به حقوق ماهانهی کارمندان، به حیدر العبادی فروختند بلکه برایشان ارسال و به ایشان مرحمت نماید و …
در کنار برگزاری رفراندوم برای استقلال کوردستان، حمایت معنادار مردم کوردزبان در کوردستان ایران از رفراندوم هم به عنوان یکی از ماندگارترین حرکتهای مدنی مردم مناطق کوردنشین در طول تاریخ ایران یاد میشود. بسیار جای تأمل است با وجود مخالفت بسیاری از مطبوعات و مدعیان اصلاح طلبی و اصولگرایی و اعتدال مسلک، علیه رفراندوم برای استقلال کوردستان، کوردزبانان ایران در گوشه و کنار کشور به ویژه کنشگران سیاسی و فرهنگی، دانشگاهیان، روحانیون، دانشجویان، روزنامهنگاران و حقوقدانان همه و همه در کنار استقلال کوردستان ایستادند و تاریخی ماندگار برای خود در سپهر سیاسی ایران و کوردستان ثبت نمودند. در رأس این ماندگاری حضور پرشور مردم سنندج در شب سهشنبه ۴/۷/۱۳۹۶جشن رفراندوم برای استقلال کوردستان، واقعهای تاریخی است که در کنار رفراندوم برای استقلال، زیباترین و تاریخیترین اتفاق سیاسی و اجتماعی بود که در این سالها در سنندج شهری که ضربان سیاسی کوردها در آن تنظیم میشود به وقوع پیوست.
هرچند این عاطفه و احساس هم خونی، تاریخ و فرهنگ مشترک که در میان کوردزبانان دو سوی مرز بسیار طبیعی است و در بمباران حلبچه و آوارهگی مردم کوردستان بارها این همراهی و همبستگی با این ملت یاور جمهوری اسلامی در سالهای جنگ تحمیلی اتفاق افتاده است چرا که جغرافیا را نمیشود جا به جا کرد آنان همسایگان گذشته، حال و آینده ایران بوده و میباشند. متأسفانه عدهای با عینکهای امنیتی بدان نگریستند و این حقوق انسانی و مسلمانی و همخونی را بد تفسیر کردند. اما این همراهی، بزرگی ایران و تاریخ ماندگارش در کنار کوردها را بازخوانی کرد و دلسوزان کوردستان و ایران این حقیقت تاریخی را درخوانشی دوباره در کنار درهم آمیختگی فرهنگی نمایان نمودند و اعلام کردند که در میان ۱۳ کشور همسایه ایران، کوردها نزدیکترین ملت به ایران هستند و این رویکرد دوستانه در راستای منافع ملی ایران میباشد نه تحمیل هزینهها به کشور و نادیده انگاشتن گسترهی بزرگ جغرافیای فرهنگی ایران.
علاقمندم این حرکت مردم سنندج را در کنار روایتی تاریخی از این شهر با این دلنوشته به انجام رسانم. کریس کوچرا روزنامهنگار صاحب نام فرانسوی در بهار سال ۱۳۸۳ در تهران مهمان روزنامه آشتی بود. او در روند تکمیل تاریخنگاری و روایتهایش از تاریخ کوردها به دنبال انتخاب و معرفی کردن شهری مدرن با استانداردهای شهری برای کوردها بود و سه بخش کوردستان در ترکیه، سوریه و عراق را سفر کرده بود و سپس به ایران آمده بود تا کوردستان زیبای ایران را هم ببیند و تحلیل تاریخیاش را تکمیل کند. در سنندج آقای کامبیز کریمی مصاحبهای با ایشان انجام داد که در روزنامه آشتی شماره ۹ به تاریخ ۲ خرداد ۱۳۸۳ چاپ شد. در تهران با تحلیلی علمی و آماری برایش نوشتم که من تجربهی دیگر بخشهای کوردستان را دارم و سالها پیش در هفته نامهی آبیدر نوشتهام که در سنندج ضربان سیاسی کوردها تنظیم میشود و این شهر یادگار رخدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در کنار خاطرات ماندگار برای نسل ماست و اعتقاد دارم که سنندج مدرنترین شهر کوردهاست. کریس کوچرا پاسخ آن را به سفر به کوردستان موکول کرد بعد از سفر به شهرهای مختلف کوردستان و بازگشت به فرانسه در مقالهای که در روزنامهی Nouvel Obs فرانسوی در پاریس چاپ شد و در روزنامه آشتی شماره ۱۵ به تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۳ به زبان کوردی بازتاب یافت، چنین نوشت: «سنندج پایتخت فرهنگی کوردهاست». کریس کوچرا این تحلیل تاریخی را نوشت تا در آمیختگی تاریخ و سیاست کوردستان، سنندج و نقش آن در تولید فکر و اندیشه از دوران طلایی مسجد دارالاحسان که مدرسهی مولویها بوده است را به سنندج مفتیان و مردوخان کوردستان متصل کرده و برای ثبت و در پیشگاه حقیقت، تاریخ را، آنگونه که اتفاق افتاده است ورق بزند و به راستی سنندج شهری است برای تمام فصول سیاسی که با صبوری همهی بیمهریها را تحمل میکند و همچنان چون گذشته، امروز و فردا بعنوان فرهنگیترین شهر کوردستان و پایتخت اهل سنت ایران جاودان خواهد ماند و دیگر برای حق خویش گدایی نخواهد کرد.