روزنامه‌نگاری کوردی تا کوردستان ۱۴۰۰

پیشاپیش عید باستانی نوروز و سال نو را به تمام مردم کوردستان، تبریک و تهنیت می‌گویم. امیدوارم سال آینده همان باشد که همه آرزویش را داریم. مرور تقویم سال گذشته مروری است تلخ و شیرین. سالی دیگر از عمر سپری شد و یک سال پیرتر شدیم تا از موی سپید تجربه‌های تازه را درس بگیریم و چنانکه وظیفه حکم می‌کند، عمق رنج‌های مردمانی که از نظر وضعیت معیشتی، گرانی، بیکاری، فقر و بی‌عدالتی در تنگنا هستند را دریابیم و سکوت نکنیم و بازتابش را قلمی کنیم و صدایشان را به مسئولان کشور برسانیم و…

علاقمندم در این روزهای مانده به نوروز موجز و کوتاه در این فرصت به تلاش‌ نسل‌ امروز روزنامه‌نگاران کوردستان و زحمات پرارج و ماندگارشان گذرا نظری بیفکنم و تقدیری تقدیمشان کنم.

بیش از یک قرن از اولین گام‌های بزرگان روزنامه‌نگاری کوردی در ایران می‌گذرد. شادروان سید عبدالکریم غیرت کرماشانی (روزنامه شهاب ثاقب)، ابوالقاسم لاهوتی (روزنامه بیستون) و زنده یاد محمد ترجانی‌زاده قزلچی (روزنامه کورد) که در کرماشان و ارومیه نخستین برگ روزنامه‌نگاری کوردی را منتشر نمودند تا به امروز که  تاریخ روزنامه‌نگاری کوردی در ایران یک قرن‎ قدمت دارد. راقم سطور در مقدمه‌ی کتاب منتشر نشده خویش پیرامون روزنامه‌ی آشتی، روند روزنامه‌نگاری کوردی در ایران را به شش دوره تقسیم کرده‌ است.

دوره‌ی اول از انقلاب مشروطه تا جمهوری مهاباد (۱۳۲۴-۱۲۸۵)، دوره‌ی دوم از جمهوری مهاباد تا انقلاب اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۲۴)، دوره‌ی سوم انقلاب اسلامی تا پایان جنگ ایران و عراق (۱۳۷۰-۱۳۵۷) دوره‌ی چهارم دوران تحولات سیاسی در ایران سال (۱۳۸۵-۱۳۷۰)، دوره‌ی پنجم دوره‌ی مطبوعات کوردی دانشجویی (۱۳۸۵-۱۳۷۷) و دوره‌ی ششم دوران اخیر «روزنامه‌نگاری کوردی تا کوردستان ۱۴۰۰».

دوره‌ی ششم روزنامه‌نگاری کوردی که متفاوت از پنج دوره قبلی است، دوره‌ای با تحولات شگرف در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری ما است که تا سال ۱۴۰۰ با ظهور نسل جدید روزنامه‌نگاران، فرایند توسعه و رشد مطبوعات کوردی با عبور از مطبوعات منطقه‌ای و رسیدن به مطبوعات ملی و دیده شدن در ویترین مطبوعات تهران، کوردستان را وارد دنیای نوین و متفاوت روزنامه‌نگاری خواهد کرد.

شرایط سیاسی ـ اجتماعی ایران و کوردستان، در سال‌های اخیر و بی‌توجهی مسئولان کشور نسبت به مسأله‌ی کورد و مطالبات آنها و همچنین اقلیت‌های مذهبی و به ویژه اهل سنت باعث شده است تا کنشگران و فعالان سیاسی و فرهنگی کوردستان برای دفاع از فرهنگ، هویت و شناسنامه خود با کمک و حمایت طبقه متوسط شهری در مسیر عقلانی دفاع از حقوق شهروندی و با تحمل هزینه‌های مادی و معنوی، روزنامه‌نگاری کوردی را به گفتمانی سیاسی برای گذار به جامعه‌ای پویا مدیریت نمایند.

بعد از روزگار مهرورزی و اعتدال و … نسل جدید روزنامه‌نگاران کورد با حمایت اهالی قلم در دانشگاههای ایران و کوردستان از ایلام تا ارومیه تحولی مثبت در روزنامه‌نگاری در مناطق کوردنشین به وجود آورده و با عقلانیت، خردورزی در کنار مطالعه و خوانش تحولات آینده‌ی جغرافیای تاریخی کوردستان، تلاش‌های ماندگاری در مسیر توسعه‌ی فرهنگی و سیاسی کوردستان را تا سال ۱۴۰۰ نوید می‌دهد.

تجربه‌ی آن دوره‌ی طلایی روزنامه‌نگاری کوردی در اوایل دهه‌ی ۸۰ که با توقیف فله‌ای مطبوعات ماندگاری چون؛ آشتی، پیام مردم، روژهه‌لات، آسو، هاوار و … به انجام رسید، تجربه‌‌ی گران سنگی را به اردوگاه روزنامه‌نگاران کورد هدیه داد تا در دفاع از حقوق شهروندی، حرمت قلم، کلمه و رکن چهارم دمکراسی پایداری کرده و هزینه‌ی آن را بپردازند.

نسل امروز روزنامه‌نگاران ما در مناطق کوردنشین با استفاده از علم و دانش روزنامه‌نگاری و با شناخت و هوشیاری با کمترین هزینه‌ی سیاسی از نظر تعداد، تیراژ و تنوع هفته‌نامه، ماهنامه، فصلنامه و سالنامه را تولید نموده و دکه‌های مطبوعاتی منطقه را با آن تزیین کرده و در حال مکتوب کردن رویدادهای منطقه هستند.

روزنامه‌نگاری امروز در جهان و ایران به صنعت و پروژه‌ی اقتصادی تعریف شده‌ای تبدیل شده است. مدیریت این صنعت را بخش خصوصی در کنار دولت‌ها عهده‌دار است. در تهران این تقسیم‌بندی صورت گرفته و تقریباً ۸۰ درصد امکانات دولتی و غیردولتی را در اختیار مطبوعات تهران قرار داده‌اند و سهم دیگر مناطق از جمله مناطق کوردنشین بی‌شک ارزش آماری ندارد و اسفناک است.

در کوردستان متأسفانه روزنامه‌نگاری ما نه از جانب دولت حمایت می‌شود و نه پشتوانه‌ی بخش خصوصی را دارد و نه سرمایه‌ای پشت سر این حرکت هویت خواه فرهنگی و سیاسی وجود دارد. روزنامه‌نگاران کورد زبان با وجود تمام دغدغه‌های نظارتی و بدگمانی با امکانات محدود و شخصی خود این روند تحول گرایانه را ادامه می‌دهند و نسل ششم جنبش روزنامه‌نگاری کوردستان را دلسوزانه همراه با تحولات آینده مدیریت می‌کنند و اینگونه است که این سیر تاریخی را پربار و معنادارتر کرده‌اند. با این اوصاف و شرایط این روزنامه‌نگاران دلسوز و خدمتگزار هستند که عهد‌ه‌دار هزینه‌های مادی و معنوی این پروژه‌ی خطیر فرهنگی و سیاسی به عنوان شناسنامه‌ی ملت خویش شده‌اند. اخلاق حکم می‌کند تا از این صنف دلسوز و فرهنگ پرور ستایش و تقدیر کنیم.

این روزها هرگاه صفحات وزین روزنامه‌نگاری کوردی را ورق می‌زنم با خوشحالی و سرور و غرور نسل دانش‌آموخته‌یی را مشاهده می‌کنم که با اندیشه و خردورزی و خلاقیت، صفحات مطبوعات کوردی را در بخش‌های مختلف با مطالب شیوا و خواندنی آراسته‌اند و با استفاده از دانش روزنامه‌نگاری، به توسعه آن مانایی و ماندگاری بخشیده‌اند.

در این وادی بسیارند از کوشندگان گرانقدر این سرزمین که گاهاً در گمنامی و دور از جنجال‌های سیاسی برای بیان حقایق نهفته در پشت فضای آکنده از تزویر سیاسی خون دل می‌خورند و امید به بار می‌آورند. بر ماست تلاش بی‌پایان آنها را ارج نهیم و در گذر تحولات روزنامه‌نگاری ایران و کوردستان در کنار این نسل هوشیار باشیم تا آن شکوه از یاد رفته‌ی این سرزمین سبز را بازخوانی کرده و در جایگاه تاریخی خود قرار دهیم.

آنچه امروز حائز اهمیت است و اهالی مطبوعات نیز در مناطق کوردنشین برآن واقفند، توجه به زبان مادری و تقویت آن تا رسیدن به زبان ژورنالیستی کوردی در ایران است. پویایی زبان کوردی در فضای ژورنالیستی دست آوردی تاریخی و شاخصی علمی در دنیای روزنامه‌نگاری خلق خواهد کرد و تحولی فراگیر در جامعه بوجود خواهد آورد.

ضروری است اهالی قلم در مطبوعات کوردی، پنجره‌ها را به روی دیگر مسائل جامعه باز نمایند و به مشکلات و رنج مردم و چالش‌های بی‌شمار و شکاف‌های عمیق فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در کنار گسل‌های تراژیک حال و آینده بپردازند و با واکاوی دقیق، جامعه و مردمان نجیب سرزمین سبز کوردستان را متوجه آن نمایند و با هوشیاری سیاسی مانع اقدامات ناصواب و سوختن فرصت‌های تاریخی در مسیر توسعه‌ی این منطقه بشوند.

در روزگار فضای مجازی و قدرت بین‌المللی آن در گوشه و کنار جهان و ایران از پایان مطبوعات کاغذی سخن به میان آمده است. اما شرایط تاریخی ملت ما متفاوت با دیگر ملت‌هاست. ضمن بهره‌مندی از تحولات انفجار اطلاعات در جهان، آرشیوسازی و تولید مطبوعات کاغذی برای ما ضرورتی تاریخی است و نباید به این ضرورت بی‌توجه بود. با کمال تأسف شهر سنندج به عنوان مرکز استان کوردستان جزو نادر شهرهای مرکز استان است که فاقد روزنامه می‌باشد و این نشانه آن است که مدیران ارشد این استان در این سالها فرهنگی نبوده و فرهنگی فکر نکرده‌اند و شاید دلشان برای پایتخت فرهنگی کوردها نسوخته است و از آن عبور کرده‌اند.

روزنامه‌نگاران کورد زبان با فرهمندی و هوشیاری سیاسی در گذار به دنیای مدرن در کنار نبرد نابرابری با فضای مجازی لازم است از هویت و شناسنامه ملت خویش در برابر تخریب ارزشهای دینی، فرهنگی، اعتقادات و اصالت تمدن ایرانی و اسلامی که ثروت و سامان ملی و مذهبی همه‌ی ایرانیان می‌باشد، دفاع کنند و نباید اجازه دهیم به تماشاگران فیلمی تبدیل شویم که هیچ نقشی در تولید آن نداشته‌ایم.

نگرانی‌های روزنامه‌نگاران در مناطق کوردنشین پیرامون تیراژ و تنوع و فروش مطبوعات بسیار جای گفت‌وگو و تبادل نظر دارد، اما لازم است شرایط امروز ایران را درک کنیم هر چند شاخص سرانه‌ی مطبوعات کوردستان در مقایسه با مطبوعات تهران چنان پررنگ نیست کما اینکه در تهران هم مطبوعات با مشکلات جدی تیراژ و … مواجه هستند. برای نمونه اکنون در تهران بجز روزنامه همشهری که به روزنامه بازار تهران و کاریابی تبدیل شده است و از تیراژ بالایی برخوردار است، دیگر روزنامه‌های مطرح تهران تیراژی کمتر از ۵۰ هزار نسخه منتشر می‌کنند و به نسبت ۱۵ سال گذشته روزگاری که روزنامه جامعه به قول آقای شمس الواعظین تیراژ آن به اندازه پنج استادیوم آزادی بود و البته روزنامه آشتی کوردستان هم که به زیر سقف ۰۰۰/۱۰۰ رسیده بود، از نظر شاخص سرانه و تیراژ به نسبت آن سالها بسیار عقب مانده‌ایم.

در خاتمه ضمن آرزوی توفیق برای اهالی مطبوعات در مناطق کردنشین امیدوارم مطبوعات کوردی در نوآوری و توجه به هنر و گرافیک، ویترین مطبوعات را متحول کنند تا در رشد کیفی و کمی آن و ایجاد نشاط و امید در جامعه مؤثر باشند و در کنار هم بتوانیم برای سال آینده در تهران صدایی به نام کوردستان را داشته باشیم. انشالله.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *