سفر بخیر پیشمرگ کردستان

مدیر انستیو فرهنگی کردستان در تهران

اولین بار در سال ۱۳۶۵ در شهر پاوه پیشمرگه‌ای پارتیزان را دیدم او کسی نبود جز «مام جلال» در دفتر مختصری که یکی از دفاتر اتحادیه‌ی میهنی در ایران بود. مردی بزرگ با آرزوها و آرمانهایی که بعدها بخشی از آنها را در سپهر سیاست کردستان عملی کرد. ده سال بعد در تابستان ۱۳۷۵ در شهر سلیمانیه اولین مصاحبه‌ی یک روزنامه نگار ایرانی را با ایشان انجام دادم تا بعدها بارها و بارها در ایران و کردستان به دیدارش رفتم و چندین نشست و مصاحبه با این سیاستمدار کاریزماتیک داشتم.

در این روزهای سرنوشت ساز که اقلیم کردستان در کانون توجه جهانیان است خبر مرگ مام جلال دردناک است چرا که کردها در سوگ بزرگ مردی خواهند نشست که با تکیه به ایمان، مقاومت و درایت بی‌بدیل خود مسیر پرفراز و نشیب شبهای سرد کوهستان کردستان را تا کاخ ریاست جمهوری عراق طی کرد تا نام و یاد او همواره بر بلندای تاریخ کردستان بدرخشد.

شگفت است چرا که در این سرنوشت سازترین روزهای کردستان عراق آغوش برای مردی گشود تا پایان عصری را رقم زند که همواره با کوه و کوهستان و مبارزه و گریز عجین بوده است.

مرگ مام جلال در این روزهای سرنوشت ساز برای مردم کردستان دردناک است چرا که او «مام جلال» همهی کردها بود و در این تحولات اخیر منطقه شاید بیش از هر زمان دیگر کردستان به باورها و اندیشه‌های او نیاز داشت.

در چند ماه اخیر مرگ دو رهبر جنبش کردستان «مام جلال» و «نوشیروان مصطفی» بسیار دردناک است مرگهایی که با پیامهایی مملو از مقاومت و ماندگاری و آینده‌ای درخشان برای سرزمین تراژدیهای حلبچه، انفال و شنگال را رقم خواهد زد.

سفر بخیر مام جلال، سفر بخیر پیش مرگ همیشه‌ی تاریخ، سفر بخیر جناب رئیس جمهور، کردستان در ماتم تو فرو خواهد رفت اما همچنان که به کردها یاد دادی ما رهبرانمان را با احترام به خاک خواهیم سپرد و بر خواهیم خواست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *